فرزند جانباز شهید «رضا شاکر» در نوشته ای خطاب به پدر می نویسد: «ای جانباز شهید! زخم های تنت، ستاره دنباله داری است که یادآور نادیده های آسمان کربلاست. تو کسی هستی که نماز سرخش را با وضوی خون اقامه کرد و زکات جسم خویش را به معشوق تقدیم داشت.» متن کامل این دلنوشته را در نوید شاهد بخوانید.

شهید رضا شاکر

به گزارشنوید شاهد فارس، جانباز 70 درصد «رضا شاکر» که 29 اردیبهشت سال 1362 در منطقه عملیاتی نوسود در ارتفاعات مریوان بر اثر اصابت ترکش خمپاره به نواحی صورت چشم و پا دچار مجروحیت و موج انفجار شد. وی چندی پیش پس از تحمل 38 سال رنج ناشی از جانبازی دعوت حق را لبیک گفت و به یاران شهیدش پیوست. پیکر مطهر این جانباز گرانقدر در مراسمی با حضور خانواده های معظم شهدا و ایثارگران، مردم و مسؤلین در شهرستان استهبان تشییع و در گلزار مطهر شهدای امامزاده پیرمراد به خاک سپرده شد‌.

 

فرزند جانباز شهید رضا شاکر در نوشته ای خطاب به پدر می نویسد:

سلام بر لاله های سرخ استقامت، سلام بر شهدا و جانبازان و جانبازان شهید

ایثار از آنِ شماست که دنیا را گوشه‌ای افکندید و با پرواز عاشقانه خود، بر روز‌های ما نسیم بهشت پاشیدید.

ای جانباز شهید! زخم های تنت، ستاره دنباله داری است که یادآور نادیده های آسمان کربلاست. تو کسی هستی که نماز سرخش را با وضوی خون اقامه کرد و زکات جسم خویش را به معشوق تقدیم داشت.

پدر روشن دلم! ای جا مانده از قبیله آفتاب، ای طایر قدسی!
لحظه ای که قصد عزیمت به ملکوت کردی و بر عارض مه جبینت نگریستم، دانستم که استغاثه ها و گریه های من بی اثر است، چرا که نور و شوق وصال در چهره ات هویدا بود.

پدر عزیزم! شهد شیرین شهادت گوارای وجودت باد. حقیقتاً چه خوش سرود رهایی سر دادی و سوار بر هودجی از نور، با مشایعت شادمانه ملکوتیان و یاران شهیدت، به میهمانی شقایق های سرخ و همنشینی عرشیان رفتی. خوشا به حالت که اینک نامدارترین و والاترین انسان ها در آستان پاک الهی به دیدار تو می آیند و تو سرخوش از این ملاقات ها خواهی شد.

ای پرستوی مهاجر آسمانی!
حدیث پرواز مظلومانه ات را هرگز از یاد نخواهم برد و هر شب به یاد درد و رنج های جانبازی و مظلومیت های چندین ساله ات، خون خواهم گریست اما بدان، جذبه نگاه های عارفانه ات در دل پریشان و سودا زده من چنان اثری گذاشت که سر شاخه های نیلوفر آرزوها و آمالم، از این جهان مادی فراتر رفت و تا بزم پاک تو، صعود کرد.

ای غریق بحر لطف الهی!
به خدا قسم که حکایت مظلومانه تو شکوفه های ایمان و استقامت را در دلم شکوفا کرد و مرا در پیمودن راه تو ثابت قدم تر نمود.

اینک از تو می خواهم به حرمت آستان الهی دعا کنی که چون تو نیکو طالع شوم و نامم در فهرست کاروان شهیدان راه اباعبدالله (علیه السلام) به خادمی ثبت شود!

و در آخر دستان مهربان مادرم که 36 سال رنج ها و دردهای پدرم را التیام داد می بوسم. خدانگهدار پدر عزیزم... خدانگهدار جانباز شهید سرافراز... خداحافظ پدر روشن دلم.

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده